محل تبلیغات شما

خط فقر و حدود آن جزو مباحثی است كه همواره مورد بحث كارشناسان و صاحب نظران مختلف قرار گرفته است. اهمیت مساله فقر سبب شده بحث تعریف خط فقر نیز همواره در سطح تگذاران و افكار عمومی مطرح باشد.

برخی صاحب نظران بر این عقیده اند كه فقیر كسی است كه نمی تواند شكم خود را سیر كند، برخی دیگر فقیر را كسی می دانند كه حتی اگر سیر هم باشد اما از پس تامین هزینه های بهداشتی و درمانی خود برنمی آید. عده ای دیگر بر این اعتقادند كه فقیر كسی است كه از آموزش بی بهره است. این بدان معناست كه اگر افراد بهداشت كافی هم داشته باشند و شكم خود را هم سیر كنند باز می توانند فقیر تلقی شوند، درست وقتی كه دسترسی به امكانات آموزشی نداشته باشند. این كارشناسان مطرح می كردند عدم آموزش افراد جامعه، در جهانی كه رو به تخصصی شدن می رود باعث فقر یك نفر یا حداقل عدم رشد اودر گذر زندگی می شود.

نگاهی به این نظرات نشان می دهد برداشت از واژه فقر و سطحی كه برای فقر تعریف می شود در میان اقتصاددانان و اهل فن تفاوت هایی فراوان دارد. نگاه های افراطی تر در این میان مطرح می كردند كه افرادی كه از آزادی بیان، پوشش و حق انتخاب برخوردار نیستند، یا مورد تبعیضات قومی، نژادی و جنسی قرار می گیرند جزو فقرا محسوب می شوند زیرا این افراد از حقوق اولیه انسانی خود بی بهره هستند. به هر روی این نظرات از یك و نیم قرن گذشته تا امروز ادامه داشته و نظراتی هم شنیده می شود كه پایه اقتصادی ندارند و این تصور را به وجود می آورد كه گوینده تنها قصد مشهور شدن را داشته و نه رفع مشكلات زیرا برای رفع یك مشكل باید ریشه های آن مشكل را مدنظر قرار داد و از خلط مباحث مختلف، كه هر كدام در جای خود باید بررسی شوند، مساله ای حل نمی شود.

البته در كنار تعریف خط فقر كه به عنوان خط فقر مطلق هم شناخته می شود، مساله خط فقر نسبی هم بیان شده است كه آن را نمی توان جدی تصور كرد زیرا خط فقر نسبی جزو مباحث بی سر و ته است. در واقع این نوع نگرش ها هرچند حرف هایی برای گفتن دارند اما از واقع بینی به دور هستند و در نتیجه نمی توانند كمكی به رفع و كاهش مساله فقر در یك جامعه داشته باشند.

تعریف خط فقر از آن جهت حایز اهمیت است كه بر اساس آن فقرای جامعه را محاسبه كرد. اگر بخواهیم عملی به موضوع بنگریم باید تعریفی ارایه شود كه قابلیت تبدیل شدن به واحد پولی و همچنین اجرایی شدن را داشته باشد. این مساله كه فردی می خواهد تمام جامعه در رفاه باشد، البته كه موضوع انسانی و خوبی است ولی واقعیت را هم باید در نظر داشت و پذیرفت كه در شرایط فعلی منابع برای رضایتمندی و رفاه همه انسان ها وجود ندارد. در نتیجه همان طور كه در تمام مسائل باید واقعیت ها را مدنظر قرار داد وگرنه دچار رمانتیسیسم شدن مشكلی را حل نمی كند. به همین خاطر نگاه به مساله فقر و خط فقر باید نگاهی عملی باشد.

خط فقر را در جامعه ایران باید بر اساس نیازهای اولیه تعریف كرد و در تعریف خود باید به طور عمده روی المان هایی مانند سیری شكم، تا حدودی بهداشت فردی، پوشاك و مسكن قرار داد. بر این اساس تعریفی كه می توان از فقرا در جامعه ایران داشت، عبارت از افرادی است كه از پس نیازهای اولیه و اساسی خود بر نمی آیند. همچنین در این تعریف باید به درصد فقرا هم نگاه كرد.

اگر در جامعه ای زندگی می كنید كه افراد همه از نظر مسكن تامین هستند باید كیفیت مسكن را هم بررسی كرد ولی در جامعه ای كه افرادی وجود دارند كه حتی نمی توانند نیازهای خوراك خود را تامین كنند، ارایه تعاریف اینچنینی كاربری خود را از دست می دهد. در واقع همواره باید مد نظر داشت كه برای افزایش رفاه جامعه باید فقرا را یك پله مرفه تر كرد. البته در این میان هیچ كس نمی تواند ادعا كند كه درست ترین خط فقر را ارایه داده و تنها می توان مدعی شد كه كدام تعریف احتمال عملیاتی شدن را دارد.
    
    فقر نشانه چیست؟
 فقر به عوامل متعددی برمی گردد كه هر كدام در جای خود باید مورد بررسی قرار بگیرند. در واقع این مساله كه فقر از چه چیز ناشی می شود، نشان دهنده سمت و سوی هر فرد در جهت گیری فكری است. برای بررسی آن مسائل از جنبه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و گاهی فلسفی هم مطرح می شود كه هر كدام می توانند بخش هایی از واقعیت را در خود داشته باشند. البته به طور كلی می توان مدعی شد كه میزان فقرای هر جامعه نشان دهنده كارایی سیستم اقتصادی و برنامه ریزی حاكم است.

در مقابله با فقر، مانند مشكلات دیگر، بهتر است كه ریشه ها را یافت و به درمان آنها پرداخت. برای یافتن این ریشه ها ابتدا باید یكسری زیرجامعه مشخص كرد و آنها را مورد بررسی قرار داد. این زیرجامعه ها به هر فرد می تواند اطلاعات مناسب و راهگشایی ارایه دهد كه به طور مثال چرا خانواده هایی كه مالك مسكن نیستند در شرایط فقر قرار دارند، یا چرا اكثریت خانواده هایی كه ن سرپرستی آنها را برعهده دارند فقیر هستند و به همین نحو زیرجامعه های مختلف را مورد بررسی قرار دارد.

به هر روی با بررسی هایی كه انجام شده می توان گفت هیچ كدام از دو عاملی كه بررسی شد به عنوان عامل و شاخص اصلی فقر مطرح نیستند. زیرا خانواده هایی كه ن سرپرستی آنها را عهده دارند فقیر نیستند و برخی مالكان مسكن فقیر هستند.

در این رابطه مثلادیده شده كه فردی صاحب دو اتاق است و یكی از این اتاق ها را اجاره داده و با پول حاصله به امرار معاش می پردازد. یا از سوی دیگر برخی ن حتی بعد از جدا شدن از همسر خود، موقعیت شغلی مناسبی دارند. البته لازم به ذكر است خانواده هایی كه ن سرپرستی آنها را بر عهده دارند، در مجموع فقیرتر از دیگر خانواده هایی هستند كه زیر خط فقر قرار دارند. در مجموع مهم ترین عامل فقر در جهان عدم كسب درآمد كافی است و این تعریف در ایران به این شكل در می آید كه نان كوچك است و ناشی از تولید ناخالص ملی است.

در كنار این مساله توزیع ناعادلانه ثروت در جامعه است چرا كه برخی می توانند از طریق رانت به ثروت برسند و این مساله نان همگانی جامعه را كوچك و كوچك تر می كند. باید این را پذیرفت كه هر كجا مسیری اشتباه برویم، هزینه آن را باید پرداخت و در ساختار اقتصادی یك جامعه، عموم مردم باید این هزینه را بپردازند.

اقتصاد ایران سال 99

بررسی فقر از دیدگاه جامعه شناسی

چکیده مقالات اقتصاد

كه ,فقر ,جامعه ,خط ,هم ,هایی ,خط فقر ,است كه ,خانواده هایی ,هایی كه ,در جامعه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها